بهاربهار، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

ninie jigmali man

اولین بار که رفتم پیش دکتر

امروز بعداز ظهر رفتیم پیش خانوم دکتر خانم لیلا مقاره عابد خیلی دکتر باحالی بود خانوم امینی دستیارش واسم پرونده درست کردوفرستادم توی مطب تا سوال از خانوم دکتر نمی پرسیدی جواب نمیداد. خانوم مقاره عابد گفت طبق ازمایش و سونوی که قبلن گرفتی ۲۵ خرداد تا ۱ تیر زایمان می کنی از ویار شدیدم که ازش پرسیدم و از سردرد های طولانیم بهم شیاف دیکلوفناک و آمپول پیروکسیکام تجویز کزدن ولی من گفتم هیچ دارویی مصرف نمی کنم می ترسم فشارم ۶ بود مامان بیچام اونقدر بهم میرسید همش جگر و دل و قلوه برام درس میکرد شیر خرما شیر موز ولی همچنان فشارم پایین بودو هر چی که میخوردم حالم بدتر میشدمنکه سر درد داشتم مامانم میگه همینه که میگن تا ما...
2 آذر 1391

برای همسرم فداکارم

همسر مهربانم بابت همه فداکاریات ممنونم این چند روز تعطیلاتت خراب کردم ولی تو با صبر و بردباریت مرا شرمنده ات کردی هر لحظه کنارم بودی و نگذاشتی دستم به سیاه وسفید بزنم این حاملگی بدجوری تنبلم کرده دوست دارممممممممممممممممممممممممممممممممم ...
2 آذر 1391

شرح حال دوران بارداری

عسل مامان راستش از همون اول بارداری خیلی اذیت شدم. مامانی امروز فکر کنم هفته ششم را تموم کنم و وارد هفته هفتم بشم از دوروز پیش حالتمام داره عوض میشه تو دلم انگاری که آشوبه حالت تهوع دارم ولی مامانی نمی دونی اینا چقدر برام شیرینه وقتی فکر میکنم که داری با این کارات با من حرف میزنی چقدر برام شیرینه. ...
2 آذر 1387

کودکم

 من اما از آن روز که فهمیدم میزبان توام از لذت وجودت چشمانم خیس اشک شوق میشوند/./
10 آبان 1387
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninie jigmali man می باشد